امیرمحمود جون بابا

دست ندم؟

به امير محمود گفتم وقتي رفتيم مشهد مي ریم باغ وحش امير محمود گفت بابا من از فيل مي ترسم اگه تمساح منو بخوره چي و من توضيح دادم که بابائي من مواظبتون هستم رفت به مادرش گفت مي خوايم بريم باغ وحش بعد من سلام کنم به حیوونا ، با هاشون دست ندم؟   ...
3 دی 1394

پس با قطار مي ريم!

تو خونه حرف از مسافرت به مشهد حسابي گرم شده بود من و خانم صحبت مي کرديم که امير محمود پريد وسط حرفمون که بابائي ميشه با هواپيما بريم خيلي خوبه که يهوئي خودش جواب داد نه  اخه خطرناکه سقوط کنه چي ؟ پس با قطار بريم خوبه هو هو چي چي مي کنه بريم پيش امام رضامون بوسش کنيم  مشکل  ما کلاً حل شد پس با قطار مي ريم ...
3 دی 1394
1